قلاده کردن سگ در چالش بایدها و بایدها
قلاده را ساخته اند تا با آن بتوانیم کنترل بهتری بر سگ خانگی مان داشته باشیم. اما ظاهراً عکس این ماجرا اتفاق می افتد. تجربه نشان داده است که سگ های قلاده شده تمایل بالایی به پرخاشگری و گاز گرفتن دارند. گاها هم دیده شده است که این سگ ها در صورت رهایی از بند قلاده، صاحبانشان را ترک می کنند و دیگر بر نمی گردند. فکر می کنید چرا در قلاده کردن سگ چنین اتفاقاتی می افتد؟ آیا مشکلی در قلاده کردن سگ وجود دارد؟
سگ ها ذات پرهیاهویی دارند و در این هیاهو چطور ممکن است با بند محدود کننده ای مانند قلاده کنار بیایند؟ قلاده به هیچ حالت نمی تواند با غرایز پر جنب وجوش سگ ها هماهنگ شود. به یاد داشته باشید که سگ ها در واقع گرگ هایی رام شده هستند. پس قلاده نمی تواند جایگاهی پذیرفته شده در دنیای آزاد آنها داشته باشد. بسیاری از سگ ها با هدف نگهبانی دادن قلاده می شوند و این محدود شدن ها باعث می شود تا به شدت غمگین و افسرده حال باشند. زیرا سگ ها در هیاهوی این قلاده شدن ها، احساسی از یک زندانی را دارند. گویی به دام افتاده اند و در اجباری دائمی باید در فضایی محدود گرفتار باشند. چنین حس و حالی قطعاً آنها را دیوانه می کند.
سگ هایی که دائماً قلاده می شوند و در یک محیط محدود به حالتی گرفتار می مانند، شرایط تدافعی می گیرند. تا جاییکه آموزش دادن به این سگ های قلاده شده دشوارتر است. این حالت تدافعی تا جایی عمیق می شود که گاها هرگز نمی توانیم این گونه سگ ها را تحت آموزش خاصی قرار بدهیم.
تجربه نشان داده است که بسیاری از سگ ها نسبت به قلاده شدن احساسی از تنفر دارند و اگر فرصتی برای رهایی پیدا کنند، بدون تردید از کنار شما فرار می کنند و شاید هرگز باز نگردند. بیایید خودتان را جای سگتان بگذارید. چنین سگ قلاده شده ای چرا باید دوباره به کنار شما باز گردد؟! مگر قرار است چه اتفاق خوشایندی انتظار حضور او را بکشد؟ مگر جز این است که بازگشتن مساوی است با قلاده شدن های طولانی و از دست رفتن آزادی که حالا به سختی آن را به دست آورده است؟ قلاده بستن سگ برای مدت طولانی آنها را اسیر کرده است و حالا در رهایی خودشان هر چند برای مدتی کوتاه می خواهند آزادانه بگردند و از این آزادی لذت ببرند.
تاثیر قلاده در بروز رفتارهای تهاجمی سگ ها
ظاهراً سگ های خانگی چه بخواهند و یا نخواهند باید با حقیقتی به نام قلاده کنار بیایند. به هر صورت نمی توان بدون استفاده از قلاده سگ این حیوانات پر جنب و جوش را در کنار جوامع انسانی نگهداری کرد. لکن قلاده کردن سگ حس و حالی زندانی شدن را تداعی می کند و قطعاً سگ ها این محبوس ماندن را دوست ندارند. اما آیا می توان راه حل هایی برای بهبود رفتار سگ در اثر مواجهه با قلاده مطرح کرد؟
فواید قلاده کردن سگ بر هیچ کسی پوشیده نیست. لکن چطور به سگ خود بفهمانیم که بهتر است برای مدتی و بنا به دلیلی ارجح در قلاده بماند؟ به طور کلی بستن سگ با زنجیر باعث تغییر الگوهای رفتاری آنها می شود. سگ های قلاده شده دیگر آن حس و حال پرنشاط و صمیمی و حتی وفاداری را ندارند. یک حس انزجار در نگاه تک تک آنها موج می زند. البته این طور هم نیست که هر سگ قلاده شده ای تمایل افراطی به گاز گرفتن داشته باشد و یا در صورت آزاد شدن بخواهد که فرار کند. بسیاری از سگ های قلاده شده رفتارهای تهاجمی و حتی تدافعی ندارند. اما اگر بدون قلاده سگ باشند، حس و حال خوشحال تر و البته سرحال تری دارند.
برای درک بهتر رفتارهای اخلاقی ناشی از قلاده کردن سگ ها، توجه شما را به یک داستان واقعی جلب می کنیم. داستانی که برای یک سگ از نژاد کیزهاندی (Keeshond) اتفاق افتاده است. صاحبان این سگ، او را از زمان تولگی نگهداری می کردند؛ اما از همان ابتدا چندان زمان کافی برای وقت گذراندن با او را نداشتند. از طرفی کودکان این خانواده هم چندان تمایلی برای بازی کردن با سگ خانگی یشان نشان نمی دادند. تمام این دلایل کافی بود تا سگ داستان ما برای تمام مدت در حیاط پشتی خانه گرفتار قلاده با زنجیری بسته شود.
بستن سگ با زنجیر آن هم به مدت طولانی باعث ایجاد رفتارهای تهاجمی می شود. مانند سگ داستان ما که پس از مدتی به شدت رفتارهای تهاجمی از خود نشان می داد. مثلاً در صورت نزدیک شدن اهالی خانه، با آنکه صاحبانش بودند، همواره غرغری تهدید آلود داشت و دائماً تلاشی برای گاز گرفتن های پی در پی نشان می داد. این خانواده پس از مدتی متوجه شدند که قلاده کردن سگ با زنجیر باعث ایجاد چنین رفتارهای تهاجمی شده است. اما از آنجا که شرایط نگهداری از سگ را نداشتند، آن را از قلاده رها کرده به کس دیگری واگذار کردند.
چند ماهی از این ماجرا گذشت تا اینکه صاحبان جدید سگ با صاحب قبلی سگ تماس گرفتند. صاحب قبلی احساس نگرانی می کرد که شاید صاحب جدید می خواهد شکایتی از گاز گرفتن ها و رفتارهای تهاجمی سگ داشته باشد. اما چیزی که شنید او را کاملاً متعجب کرده بود. زیرا صاحب جدید از یک سگ بسیار بانمک، خوش اخلاق و مهربان صحبت می کرد. سگی که حالا به عنوان یکی از اعضای دوست داشتنی خانه معرفی می شد. جالب است که صاحب جدید از داشتن این سگ کیز هاندی احساس خوشحالی زائد الوصفی داشت و حالا می خواست از صاحب قبلی تشکر کند.
اما چطور این اتفاق افتاده بود؟ ماجرا خیلی ساده بود. صاحب جدید از قلاده سگ استفاده نکرده بود. سگ داستان ما فارغ از محدودیت قلاده در محیط خانه زندگی می کرد و می توانست آزادانه به هر جایی سرک بکشد و در حیاط خانه بازی کند.
اما چرا برای تحلیل ماجرای قلاده کردن سگ این داستان را انتخاب کردیم؟ احتمالاً می توانیم صدها داستان دیگر را از ماجرای بی انتهای قلاده بستن سگ و تغییر الگوهای رفتاری مطرح کنیم. چیزی که این داستان را برجسته می کند، سگ نژاد کیزهاندی (Keeshond) است.
اگر برای یک سگ شناس حرفه ای خیلی بی مقدمه بگویید که سگ کیز هاندی ای را می شناسید که دائماً گاز می گیرد و رفتارهای شدیداً تهاجمی دارد، احتمالا هرگز حرف شما را باور نمی کند. زیرا سگ های کیزهاندی به سگ هایی آرام و دوست داشتنی مشهور هستند. سگ هایی که اصلاً برای گاز گرفتن خلق نشده اند. این سگ ها حس و حالی عاشقانه دارند و عمیقاً تمام افراد اطراف خود را دوست دارند. داستان ما از این حیث جالب توجه است که قلاده کردن سگ آن هم برای مدت طولانی آنچنان باعث تغییر در رفتارهای سگ می شود که حتی سگی عاشق و آرام مانند کیزهاندی را به سمت رفتارهای تهاجمی می کشاند.
البته داستان سگ دوست داشتنی ما ظاهراً به خوشی پایان یافته است. زیرا قلاده بستن سگ به کنار گذاشته شده است و او حالا آزادانه فارغ از نگرانی در دفاع کردن و نگهبانی دادن های بی مورد زندگی می کند. اما آیا این پایان خوش برای تمام سگ های قلاده شده اتفاق می افتد؟ در این بین اگر واقعا نمی توان قلاده بستن سگ را کنار گذاشت، چه باید کرد؟
فرار یا عکس العملی طبیعی در تقابل با قلاده شدن؟
به یقین احساس زندانی بودن، حس و حال انزجار گونه ای است. سگ ها هم به مانند ما از حضور چنین احساسی متنفرند. به طور کلی هر چه حیوان باهوش تر، با قابلیت های بالاتری باشد، انزجار از زندانی شدن با هر شکل و حالتی را عمیق تر درک می کند. خصوصاً سگ ها که به یقین از باهوش ترین حیوانات خانگی هستند. ایجاد رفتارهای تهاجمی یک تقابل کاملاً طبیعی است که باید از سگی که برای مدت طولانی اسیر قلاده است انتظار داشته باشید. در این بین برخی از آنها در تقابل با قلاده کردن سگ ها پا را فراتر گذاشته و دست به فرار می زنند. وقتی سگ فرار می کند، در واقع به اوج هیجانات منفی خود رسیده است و حالا بر تمام داشته هایش پشت پا زده است و هیچ چیز دیگری را بر آزادی ترجیح نمی دهد.
بگذارید این عکس العمل در قبال قلاده بستن سگ را با مثالی دیگر تشریح کنیم. در این مثال می خواهیم به یک اتفاق واقعی که برای یک سگ از نژاد بولداگ انگلیسی (English Bulldog) پیش آمده بپردازیم. سگ داستان ما با قلاده به مدت طولانی در حیاط خانه بسته شده بود. البته گویا سگ توانمند بوده است و توانسته بود خودش را از بند قلاده خلاص کند. خلاصی از قلاده سگ، حس و حال عمیقی از آزادی را در او زنده کرده بود. تا جاییکه با ترس از اسارت مجدد، چاره ای جز فرار را نمی دید. گویا بچه همسایه متوجه این ماجرا شده، سعی داشته تا سگ را به خانه برگرداند. وقتی قلاده سگ را در دست گرفته، با رفتار شدیداً تهاجمی سگ بولداگ مواجه شده است. سگ صورت بچه را گاز گرفته بود.
چیزی که در این داستان حائز اهمیت است، ظهور رفتاری به شدت هیجانی توأم با عکس العمل های تهاجمی است. اینکه چرا سگ باید چنین رفتاری داشته باشد؟
واقعیت این است که سگ داستان ما به ناگهان آزاد شده بود و در این آزادی کاملا گیج شده، نمی توانست تصمیم درستی اتخاذ کند. در واقع نمی توانست از پس تحلیل شرایط جدید برآید. زیرا می دانست که بازگشت به خانه، مساوی با قلاده شدن های طولانی مدت و حتی سرسختانه تر است و در عین حال این آزادی در فضایی کاملاً غریب و ناگهانی پیش آمده بود.
همه سگ شناسان می دانند که بولداگ انگلیسی از جمله سگ های خوب، با اخلاقی مهربان است که عاشق بازی کردن با بچه ها می باشد. لکن قلاده بستن سگ می تواند حتی چنین سگ های عاشقی را دیوانه کند. در این مثال ساده باید متذکر شویم که سگ بولداگ در دسته نژادهایی است که به هیچ حالت نباید به حالت قلاده شدن قرار بگیرند. یک سگ بولداگ دوست دارد که در کنار صاحبانش باشد و در تمام روز با آنها وقت بگذراند. این قلاده شدن های طولانی مدت آنها را دیوانه می کند. اما آیا فقط بولداگ ها چنین حس و حالی دارند؟ آیا نباید ماجرای قلاده کردن سگ را در تمامی نژادها بررسی کنیم؟ واقعا نمی شود سگ ها را همواره بدون قلاده بستن نگهداری کرد. در عین حال آیا باید همیشه در ترس از فرار سگ، آنها را در بند قلاده ای نامهربان بگذاریم؟ اصلا وقتی صحبت از قلاده کردن سگ در میان است، منظور مواجهه کردن سگ با چه حس و حالی است؟ آیا هر نوع قلاده شدن باعث ایجاد این حس و حال های نابهنجار می شود؟
آیا قلاده کردن سگ همیشه خطرناک است؟
منظور ما از قلاده کردن سگ، بستن آنها در فضایی محدود به مدت طولانی می باشد. در این مطلب به هیچ حالت قصد ما صحبت از مواقعی نیست که برای گردش رفتن سگ از قلاده استفاده می کنید. برای پیاده روی با سگ، بدون تردید به قلاده سگ نیاز دارید.
مثلاً در تجربه ای که برای خودمان پیش آمد، وقتی بود که در یک پیک نیک سگ بولداگ انگلیسی ما به سمت یک سگ رتوایلر (Rottweiler) حمله می کرد و نزدیک بود که آن سگ بینوا را بکشد. در این حالت چاره ای جز بستن سگ بولداگ به درخت نداشتیم. گاهی مجبور به قلاده کردن سگ هستید. به هر صورت می توانیم در موارد متعدد از فواید قلاده کردن سگ صحبت کنیم. زمان هایی که برای مدتی کوتاه چه در مواقع تنهایی سگ و یا در هنگام هیجانی شدن او باید از قلاده سگ و بستن او به جایی استفاده کنید.
روی صحبت ما به این قلاده شدن های موقتی نیست؛ بلکه قصد داریم در باب تحولات روحی سگ هایی صحبت کنیم که در حیاط خانه ها برای مدت های طولانی قلاده می شوند. سگ هایی که در کنار لانه هایشان بسته شده اند و آنهایی که مدت زمان طولانی از زندگی خود را در بند قلاده ای اسارت گونه سپری می کنند. این سگ ها ظاهراً چاره ای جز آن ندارند که بی روح و خسته یک گوشه بنشیند و کاری جز نگهبانی و یا دفاع کردن نداشته باشند.
این اسارت های دائمی که ظاهراً در نگاه ما تبدیل به یک جریان طبیعی شده است، باعث تغییر الگوهای رفتاری در سگ ها می شود. بایدها و نبایدها در قلاده کردن سگ ها مربوط به همین موارد کلی است. اینکه نباید این حیوانات پر جنب و جوش را برای مدت طولانی در بند قلاده هایی اسارت گونه نگه داریم. اما برای آنکه در این بایدها و نبایدها موفق باشیم و در نهایت از یک سگ خانگی مهار شده، سرحال و سرزنده نگهداری کنیم و در عین حال تسلطی بر رفتارهای هیجانی او داشته باشیم، چه راهکارهایی وجود دارد؟
راه حل هایی برای نگهداری از سگ ها
در هر حالت وقتی از سگی نگهداری می کنید، باید در مقدمات امر مراتب آموزش قلاده به سگ را انجام داده باشید. یکی از فواید قلاده کردن سگ برای مهار رفتارهای فارغ از کنترل آن می باشد. در آموزش قلاده به سگ قرار است این رفتارها را تحت مدیریت داشته باشیم. اما در زمان هایی که سگ ها برای خودشان هستند، آن هم در محیط خانه چه باید کرد؟ در ادامه به راهکارهایی ساده اما تاثیرگذار اشاره می کنیم.
- یک حصار نامرئی بسازید. کافی است قلاده کردن سگ را با یک زنجیر بلند انجام دهید. بلندای زنجیر آنچنان باشد که برای گشت و گذار سگ در محیط حیاط خانه محدودیتی ایجاد نکند. همین که سگ آزادانه بتواند اندک محیط اطراف خود را پایش کند، برای تخلیه انرژی او کافی است. با حضور این زنجیره طولانی در قلاده کردن سگ، دیواری نامرئی ساخته اید.
- از حصارهای واقعی استفاده کنید. به جای آنکه سگ خود را قلاده کنید، فضای اطراف او را محصور کنید. مثلاً می توانید حیاط خانه تان را حصار کنید. سگی که آزاد است و آزادانه در محیط خانه جست و خیز می کند، به یقین خوشحال تر است و باعث خوشحال تر شدن شما خواهد شد.
- هوش و قدرت یادگیری سگ خانگی تان را جدی بگیرید. سگ ها باهوش هستند. پس به آنها آموزش بدهید که در محیط اطراف خانه بمانند. البته موفقیت در این آموزش، بستگی به نژاد سگ و محیط اطراف خانه دارد.
- صمیمیت با سگ خیلی بهتر از قلاده کردن سگ است. وقتی با سگ خانگی تان صمیمی هستید و با او وقت می گذرانید، قطعاً نیازی به قلاده بستن سگ ندارید. سگی که با شما احساس عاطفی داشته باشد، در عین فرمانبرداری، حد و مرزهایی که برای او تعیین کرده اید را رعایت می کند. یک پیاده روی با سگ در تخلیه انرژی و ایجاد حس صمیمیت بسیار تاثیرگذار است.
سگ خانگی شما نیاز به تحرک بدنی، جنب و جوش هایی متوالی و ایجاد روابط عاطفی دارد. حتی خشن ترین سگ ها هم نیاز به وقت گذرانی و جلب توجه صاحبانشان دارند. اگر فرد پرمشغله ای هستید و نمی توانید وقت کافی برای سگ خانگی تان کنار بگذارید، قاعدتاً نباید از سگی نگهداری کنید. قلاده کردن سگ به مدت طولانی یک راه حل خشن برای کنترل اوست. اما سگ ها آمده اند تا رفیق شما باشند. اگر برای این رفیق وفادار به اندازه کافی وقت گذاشته باشید، دیگر نیازی نیست تا از چنین روش های خشن و نامناسبی استفاده کنید.